هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

میم

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۰ ق.ظ

تا به امشب،

فشاری بالاتر رو تجربه نکرده بودم، احساس میکنم تمام سلول های نغزم به هم فشرده میشن، به هم فرسایش داده میشن...

همین ثانیه صدای پنکه ی نزدیکم که باد مستقیمی به پرده گوشم میزنه در حال پکوندنه ذرات تفکرات ساییده شده بهمه...

و من سیگاری میخوام که ندارم در پیشم

و حتی نمیتونم گریه کنم، چون صدام به سمته اتاق مامان میره و من باید امشب بمیرم.

I feel you ...

يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۰ ب.ظ

نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده

به اندازه تموم آسمون ها، تمام کهکشون ها، تمام بزرگترین چیزها ...