هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۱۳ مطلب با موضوع «تخمیر عقاید» ثبت شده است

زوال power

پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۱۴ ق.ظ

زندگی به مثابه مرگ؟!

...

زندگی به وسعت غیر قابل سنجش آینده، ...

به اندازه ی ذره ذره ی سنگینی مسئولیت های آینده ...

به میزان تشنگی برای تغییر در تکرار نشدنی ترین زمان ها ...

به درجه ی نشان دادن "دوستت دارم" در عمل، و نه در حرف ...

به منزلت قالب روانی مردم خسته و پژمرده ی زمان های ما ...

 

به شکل بیشکل من

به شکل بیشکل من

به شکل بیشکل من

 

یه صدا فقط

چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ

نمیدونم ها، واقعا نمیدونم چی شد که من خل شدم و رفتم تا فکر کنم، تا کتاب بخونم، تا سعی کنم زندگی رو از یه زاویه دیگه ببینم ... خل شدم دیگه ...

کاش یکی جلومو میگرفت تا مخه رو کلا تعطیل کنم و راحت به زندگی با آرامش برسم، یه زندگی عادی که اصلا نیاز نیست به این فکر کنی که اصلا برای چی داری زندگی میکنی، برای چی هستی و الان داری اکسیژن هوا رو مصرف میکنی و هزاران مسئله ی دیگه که هر روز باهاشون تو این مخ لعنتی جنگ و دعوا دارم ...

// درگیری در عمق ریشه ی افکار

رفته از یاد ...

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۰۶ ب.ظ

گاهی با خودم فکر میکنم، اگه بودم و نبودم چه فرق هایی در کل میکرد، یعنی الان من باشم یا نباشم برای کائنات یا حتی کمی ریزتر، برای آدم ها چه فرقی میکنه، ...

یکم سخت و دردناکه، ولی احساس خودم اینه که فرق بزرگی بوجود نمیومد ... منظورم از ابتداست، یعنی همون اول، نه اینکه الان باشم و بگم اگه نباشم ! ... یه جوریه این قضیه، هم نمیدونی هم میدونی، شاید برای دیگران مفید بود اگه نبودم، مثلا کمتر هزینه میشد برای من و من کمتر به دیگران ضرر میزدم، نمیخوام بگم الان اگه هستم پس یه کاری کنم نباشم! نه! ... فقط اینو کامل دارم درک میکنم که اگه الان من دارم از دنیای پیرامونم استفاده میکنم، اگه دارم میبینم و میشنوم، اگر دارم نفس میکشم .... پس حتما باید کاری انجام بدم، یک اتفاق مثبت ... یک تغییر که بتونه مثبت باشه و نه چیز دیگه ...

// بسی خسته ام و دارم برمیگردم خونه ...

// از خودم بیشتر خسته ام ...