هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه

... دیوارها بیرنگ شدند، باید نوشت

هر چیز دیگه
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «مردن به شیوه صنعتی» ثبت شده است

The dreams in which I'm dying are the best I've ever had

جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ب.ظ

گاهی اوقات آدما حواسشون نیست ....

حرف دلشونو میزنن ...

:)

دو راهی

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۸ ق.ظ

میبینی،

حالم خوب نیست از روزگار، از اتفاقای این روزهام،

آدم غصه میخوره خب،

ولی باید قوی باشه، اگه قوی نباشه بمیره بهتره

اصن یا بمیرم تو این راه یا دووم بیارم

 

همینی که هست!

میخوای بخوا، نمیخوای ...

من ماند و ماندم ...

چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ب.ظ

خب یکم خلوت شدم،
فیسبوک و توویتر و گوگل پلاس رو دی اکتیو کردم، اینستا هم دیلیت اکانت ...

یکم راحت شدم ... الان دیگه اینجا فقط مینویسم :)

 

// سرگیجه(جدید) در حد بوندسلیگا!

Storm in the morning light I feel

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ق.ظ

Ohh, can't anybody see
We've got a war to fight
Never found our way
Regardless of what they say

How can it feel, this wrong
From this moment
How can it feel, this wrong

چیکار دارید میکنید ؟!

شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ب.ظ

بعد یه عمر کار کردن با فدورا، یه چند وقتی تصمیم گرفتم با ویندوز کار کنم، اونم از نوع 10!

جدا از باگ های همیشگی ویندوز و مشکلاتی که همیشه باهاش داشتم،

یه چیزی هم بهش اضافه کردن که یکم داغونه. یه AI بسیار احمق!

فقط در این حد که وقتی درخواست ازدواج کردم ازش جوابمو اینجوری داد :

OK, we'll need a plan. I'll work on being more human, you work on being more digital.

زنیکه ی بیشوور ... دیگه چی میخوای ؟!؟!

خجالت چیزیه که هیچوقت تو Artificial Intelligence رعایتش نمیکنن ...